دیکشنری
داستان آبیدیک
hydrargyia or rism
ha͡idɹɑɹd͡ʒiə ɔɹ ɹɪzəm
فارسی
1
عمومی
::
ناخوشی سیمابی، مسموم شدگی از جیوه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HYBRIDISM
HYBRIDITY
HYBRIDIZATION
HYBRIDIZE
HYBRIS
HYDATHODE
HYDATID
HYDE
HYDR
HYDRA
HYDRAGENIST MOISTURISING
HYDRAGOGUE
HYDRAMNIOS OR NION
HYDRANGEA
HYDRANT
HYDRARGYIA OR RISM
HYDRARGYRIC
HYDRARGYRUM
HYDRARTHROSIS
HYDRATE
HYDRATED
HYDRATED ETHANOL
HYDRATION
HYDRAULIC
HYDRAULIC BARKING
HYDRAULIC CEMENT
HYDRAULIC FRACTURING
HYDRAULIC FRACTURING METHOD
HYDRAULIC LIFT
HYDRAULIC MACHINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید